هند از دید یک گردشگر / دانشجو
بخش نخست: دین و فرهنگ
دقیقآ یازدهم آگست که مصادف به یازدهم ماه مبارک رمضان سال 2011 بود، برای نخستین بار به سرزمینی قدم گذاشتم که برعلاوه نام اصلی اش به لقب های (بزرگترین دموکراسی دنیا، سرزمین عجایب، هندوستان شگفت انگیز!...) شهرت دارد. پیش از آن هرازگاهی فلم های هندی را تماشا میکردم اما، معلوماتم درباره این کشور و مردم اش خیلی ناچیز بود. باگذشت چیزی بیشتر از سه سال زندگی ام در هندوستان چیزی های زیادی را دیدم و آموختم که دوست دارم چشم دید های خودرا در این مقاله با شما دوستان شریک سازم.
هندوستان کشوری با جمعیت چیزی بیشتر از یک ملیارد و دوصد ملیون، بعد ازچین در جایگاه دوم قرار دارد. بیشترین مردم آن پیرو دین هندویی و چیزی بیشتر از سیزده درصد مردم آن پیرو دین مقدس اسلام اند. برعلاوه هندویی و اسلام بیشتر از دو درصد مردم آن پیرو دین عیسوی، کمتر از دو درصد پیرو دین سکه و تعدادی هم پیرو ادیان بودایی و غیره میباشند.
اوقات کار در دفاتر دولتی از ساعت 10 ویاهم 10:30 بامداد شروع شده و تا ساعت هشت شب دوام دارد و اما دوکانها و بازار اش معمولآ بین ساعات 11:30 تا 12 چاشت باز میشود و تا نیمه های شب فعال اند. چیزیکه جلب توجه میکند این است که هنگام رفتن بسوی وظیفه و دفتر کار، هر کارمند با خود غذای چاشت اش را برده و حتی دانشجویان هم هنگام رفتن بسوی صنف درسی غذای چاشت شانرا باخود میبرند و در وقفه نیم ساعته چاشت (01:30 تا 02:00) آنرا صرف میکنند.
هند با داشتن فرهنگ ها و نژاد های گوناگون و از سوی هم با داشتن بیشتر از سی زبان رسمی ایالتی (دوزبان ملی، هندی و انگلسی)، بنام سرزمین عجایب مسما شده است. تفاوت رنگ ها و نژاد ها به این کشور رنگ و رخ دیگری بخشیده است که برای هر بیننده جالب و دوست داشتنی به نظر میآید. هر شهر، هر دهکده و هرمحل رسم و عنعنات خاص خودرا دارا بوده و منحصر به همان محل می باشد.
مردم هند مهارت خاصی در ساختن گل از رنگ ها بر روی زمین دارند بویژه خانم ها، هر صبح بعد از مسواک کردن دندان هایشان به کوچه رفته و در مقابل دروازه گل زیبای ترسیم میکنند و معمولآ در میانه آن کلمه "خوش آمدید" می نویسند. از این مهارت در محافل سیاسی و رسمی هم استفاده مینمایند.
پیروی از اوامر دین و مذهب در سراسر هندوستان بدون کدام ممانعت قانونی آزاد می باشد. پیروان هر دین آزادانه میتوانند مراسم مذهبی و روز های مهم آنرا تجلیل کنند. بطور نمونه مسلمانها آزادانه میتوانند روز های عید را جشن بگیرند، به عیدگاه رفته نماز عید را ادا نمایند، از روز دهم محرم تجلیل کنند... و همچنان پیروان دین هندو میتوانند روزهای مذهبی شانرا مانند (گنگ پتی، دیوالی، هولی...) جشن گرفته و بدون کدام ممانعتی از آنها تجلیل کننده. به همین منوال عیسوی ها کریسمس را جشن میگریند و پیروان ادیان دیگر روز های خاص مذهبی شانرا جشن گرفته و از آن تجلیل میکنند... اما هر شهروند هند به هندوستانی بودن اش فخر میکند و میبالد و به دور از هرنوع تعصب و بدبینی نسبت به پیروان ادیان دیگر در یک فضای کاملآ دوستی و برادری زندگی میکنند. هندو به مندر(عبادتگاه هندویی) میرود، مسلمان به مسجد، عیسوی به کلیسا، سکه به (گرود وارا) و بودایی به محل عبادتگاه بودایی ها و در خارج از مندر، مسجد، کلیسا، گرودوارا... همه هندی و یا هندوستانی هستند و بس!. مسلمان در همسایگی هندو و هندو در همسایگی مسیحی و سکه ... در یک فضای کاملآ صمیمی زندگی میکنند.
مردم هندوستان انسانهای نرم دل و شیرین زبان اند. از جنگ و دعوا بیزار بوده و به آواز آرام صحبت میکنند. دوست ندارند که در کار دیگران دخالت کنند و هرکس سرگرم زندگی خود است. اما در ساحات دور افتاده و اطراف ممکن است برای شما از اینکه خارجی هستید، بعضی مزاحمت ها ایجاد کنند. اینکه شما یک خارجی هستید و اگر به زبان هندی صحبت کرده میتوانید برای آنها خیلی جالب خواهد بود، از اینرو ممکن است سوالاتی را از شما بپرسند که دوست ندارید پاسخ دهید. مثلآ از شما بپرسند که از کدام کشور هستید؟ اینجا چه میکنید؟ و مهمتر از همه اینکه زبان هندی را در کجا یاد گرفته اید؟... اگر میلی به پاسخ دادن ندارید مهم نیست میتوانید از آنها صمیمانه تقاضا کنید که حوصله پاسخ دادن به پرسش هایشان را ندارید و از نزد آنها بروید...